تارا بعداز مراسم شیرخوارگان مراسم شیرخوارگان حسینی نموم شد من در راه منزل بیدار شدم.وقتی که رسیدیم مامان از بیداری من هم عکس گرفت . ... نویسنده : ماماني 5:32 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 182 0 1 ادامه مطلب
شیرخوارگان جسینی ما برای مراسم شیر خوارگان حسینی به مصلی تهران رفتیم.خیلی خوب بود ولی من همش خواب بودم! ... نویسنده : ماماني 5:05 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 142 0 0 ادامه مطلب
تارا و لباس محرم با مامان و بابا رفتیم خرید تا برای محرم من لباس بخرند. جالامن لباسمو پوشیدم. مامان هم ازم عکس انداخته تا شما هم ببینید قشنگه ... نویسنده : ماماني 4:23 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 442 0 1 ادامه مطلب
امدن یایا محسن(پدربزرگم) اینجا خونه ی بابامحسن(پدربزرگم) و مامان مرجان(مادربزرگم)هستش.بابا محسن داره از مسافرت میاد. منم اومدم اینجا تا بعداز دوماه ببینمش ... نویسنده : ماماني 3:33 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 249 0 1 ادامه مطلب
تارا و عروسک این عروسک و خاله الهام واسم اورده که من خیلی دوسش دارم ... نویسنده : ماماني 3:15 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 632 0 4 ادامه مطلب